Ana içeriğe atla

چرا از آسمان اربیل موشک می بارد؟

چرا از آسمان اربیل موشک می بارد؟
posted onFebruary 3, 2024
noyorum

صلاح الدین خدیو

 

اربیل که این روزها نامش با پهپاد و موشک گره خورده، نوپاترین پایتخت خاورمیانه است. در منطقەای که هزارەی نوین را با ویرانی پایتخت های قدیمی و مراکز شهری عمدە نظیر بغداد و دمشق و حلب و طرابلس و بنغازی و صنعا و بیروت و غزه آغاز کرد، تولد یک پایتحت جدید بی  گمان رخدادی خارق العاده است.

شکوفایی این کهنه سکونت گاه انسانی در سدەی جدید در حالی که قرن گذشته را با شهرکی ولایتی با کوچه پس کوچەهای خاکی آغاز کرد و با شهر بتن و سیمان عصر صدام در دهەی نود بە پایان رساند، مصداق این شعر رادیارد کیپلینگ است:

عمر شهرها و تاج و تخت ها و قدرت ها/از دریچەی چشم زمان

بە بلندای عمر گل هاست که هر روز می میرند.

اما همانگونه که جوانەهای نو/ نویدبخش سرور مردمانی جدیدند

از دل خاک تهی و مغفول/ شهرها دوباره به پا می خیزند.

با خاتمەی جنگ سرد و پایان تقسیم ساختاری دنیا، نظم بین المللی نوینی ظهور کرد که زیرساختارهای منطقەای آن در خاورمیانه، روی خوش تری به کردها نشان می داد.

کردها که از غایبان قرن نوزده و محذوفان قرن بیست بودند، به لطف این تحولات تا حدی از حاشیه به متن آمدند.

ظهور اربیل به مثابەی متروپلی کردی با فرودگاهی پررونق و برج های پر زرق و برق و دهها کنسولگری و نمایندگی خارجی، آشکارترین نمود حضور پررنگ تر کردها در سیاست و اقتصاد سدەی حاضر است.

شکوفایی خیره کنندەی این کهنه شهر آرمانی کردستان تا قبل از ظهور داعش به حدی بود که آتیەای چون دوبی را برای آن پیش بینی می کردند:

سریع ترین شهر دنیا و مروارید خلیج فارس و ویترین برازندەی نسل تازەی استبداد مصلحت گرا در جهان کنونی.

اما به یقین پایتخت کردستان و مروارید عراق به اندازەی دوبی و دوحه و مسقط و جده، خوش شانس نیست.

قبل از هر چیز به علت بدبیاری های ژئوپولتیک و بیماری های تاریخی منطقەای کە در آن قرار دارد.

درست مانند لهستان که همیشه با بیم قیچی شدن به دست همسایگان نیرومندش، آلمان و روسیه روبروست، تقدیر اربیل و اقلیم کردستان هم با آلمان و روسیەی خاورمیانە یعنی ترکیه و ایران نوشته شده است.

در سپیدەدم قرن جاری، غرب به رهبری آمریکا آنقدر قدرت داشت که به تنهایی سرنوشت منطقه را تعیین کند. اما این فقره، مانند هژمونی انگلیس و فرانسه در یکصد سال قبل، دولت مستعجل بود و به زودی متغیرهایی جدید ظهور کردند.

اکنون  غیر از آمریکا، روسیه و چین، قدرت های منطقەای مانند ایران، ترکیه، اسرائیل و کشورهای عرب خلیج فارس در حال یک بازی مار و پله اند.

آخرین نسخەی بازی جدید خاورمیانه، جنگ غیر مستقیم ایران با آمریکا و اسرائیل بر سر هژمونی منطقەای است.

تهران در این مسیر، کم و بیش بغداد، دمشق، بیروت و صنعا و غزه را با خود دارد.

اربیل مرکزی است که در میانەی این پایتخت ها به نحوی گیر افتاده: نه کاملا در محور غرب قرار دارد تا احیانا مانند تایپه و کییف محسوب شود و نه بخشی از محور ترکی و عربی است.

در حقیقت اربیل در نیمەی راە قسمی سیاست تایوانیزه* کردن آمریکا، نوپا و سرگردان مانده است.

پایتخت اقلیم کردستان تنهاست. یک تنهایی استراتژیک که برآمده از منطق ژئوپولتیک مسالەی کرد در خاورمیانەای با چهار کشور دارای اقلیت کرد است.

این تنهایی که بویژه در حالتی که نظم جهانی در حال گذار است و ساختارهای امنیتی در حال تحولند، آن را به ضعیف ترین حلقەی سیاسی منطقه تبدیل کرده است.

جولان در آسمان اقلیم کردستان هیچ هزینەای ندارد و قدرت های منطقەای از آن برای تخلیەی فشارهای سیاسی بهره می برند.

کشورهای دارای جمعیت کرد در حالی که مسالەی کرد را عامل بالکانیزه شدن احتمالی منطقه می خوانند، خود مشغول " لبنانیزه کردن " اقلیم کردستانند.

سیادت لبنان به مدت چند دهه به ویژه از سوی اسرائیل و سوریه زیر پا نهاده شد. پویایی های این مداخلات ویرانگر منجر به پیدایش حزب الله شد. یک وضعیت "دولت در دولت" ویژه که به تمامی آرایش سیاسی لبنان را بهم ریخت و معادلات نادیده گرفتنی جدیدی را خلق نمود.

اگر قرار بر انتخاب باشد، مصلحت همه در ترجیح تایوان بر لبنان و بالکان است.

*اصطلاح تایوانیزه کردن را 23 سال قبل نخستین بار برای توصیف موقعیت سیاسی و ژئوپولتیک اقلیم کردستان بکار بردم. مقصود قسمی خودگردانی سرزمینی بدون استقلال رسمی است که تضمین کنندەی اصلی آن، حمایت نظامی ایالات متحدەی آمریکاست. تایوان از رهگذر این موقعیت بعدا به توسعەی اقتصادی و گذار دمکراتیک هم دست یافت.

 

مطالب ذکر شده بیانگر دیدگاه های نویسنده است و الزاما منعکس کننده موضع آواتودی نیست.